قهرمان !
راستی امروز امیر محمود تو کلاس ژیمناستیکی که میره تقریباً حدود 3ماهه که شروع کرده از بین 30 تا 35 نفر مشترکاً با یکی از دوستاش دوم شده و مدال نقره گرفته اولین مدال عمرش قرار شده حکم هاشون رو بعداً بدن اونوقت حتماً عکس شو برای یادگاری تو وبلاگش می ذارم پسر شجاع بابا ...
خرما کجا بدنیا میاد
امیر محمود حسابی کم غذاست ولی هیچی نخوره روزی چند تا شیر پاکتی رو حتماً می خوری از چیز دیگه ای که خیلی خوشش میاد خرماست یعنی وقتی می گه خرما می خوام باید حداقل پنج تا واسش کنار بذاری این خاطره هم مربوط به یکی از همین روها می شه که داشت خرما می خورد امیر محمود یه خرما ورداشت و از مادرش سوال کرد که می دونی خرما کجا بدنیا میاد مادرش گفت کجا نمی دونم ، من هم داشتم گوش می دادم امیر محمود ادامه داد توی یه جزیزه دور دور بالای درخت بدنیا میاد می دونی ...
یکی دیکه هم داره
قبلا امیر محمود هر وقت پارک می رفت و بازی می کرد ناراحت می شد و می گفت من تنهام برادر ندارم ما بهش می گفتیم که دعا کن از خدا بخواه یه نی نی کوچولو بهمون بده جالبش هم این بود که می گفتیم خواهر باشه یا برادر می گفت من خواهر دوست ندارم برادر می خوام بعد از بدنیا اومدن این کوچولو ، محمد صدرای ما ، یه روز تو خونه عزیز جون امیر محمود و نازنین با هم صحبت می کردن نازنین از اینکه خواهر و برادر نداره ناراحت بود امیر محمود هم به نازنین می گفت من دعا کردم خدا بهمون یه بچه خوشکل داد نازنین ، یکی دیکه هم داره تو هم دعا کن اون یکی رو به شما بده ، من که داشتم گوش می کردم از خنده نتونستم جلوی خودم رو بگیرم چه پسر خوبی هر چی بلده را به دیگران یاد می ده تا ...
عروسک که نی نی نمیشه
نازنین دختر عمه امیر محمود چون بچه کوچولو نداشتن و بهونه می گرفت مادرش براش یه عروسگ بزرگ با کلاسکه خرید نازنین هم می گفت این بچه منه وقتی اومدیم خونه امیر محمود به مادرش گفت نازنین رفته عروسک خریده عروسک که نی نی نمیشه گوش نداره چشم نداره (منظورش این بود که نمی شنوه نمی بینه ) برام استدلالش جالب بود ...
درد سر های برادر بزرگ
اومده بودم خونه دیدم امیر محمود مبل نشسته و سرش رو کمی جلو اورده بود مشغول تماشای کارتون بود اون هم بدون صدا ، خانمی واسه اینکه نوزاد کوچولومون از خواب بیدارنشه صدای تلویزیون رو قطع کرده بود و امیر محمود بیچاره هم داشت با اون وضع تلویزیون نگاه می کرد دلم براش سوخت یکی یکدونه خونه حالا واسه خودش یه رقیب سر سخت پیدا کرده بود ...
فرشته ها شدن دوتا
راستی به خانواده ما یه فرشته کوچولو اضافه شده ، امیر محمود خیلی خوشحال شده و میگه من دعا کردم خدا نی نی کوچولو بهمون بده ، متولد 95/03/20 اسمشم گذاشتیم محمد صدرا هر کاری کردم عکس تکی نتونستم بگیرم ...
بازی آنلاین tetris
چند وقتیه امیر محمود این بازی رو خیلی دوست داره تا من می خوام با تبلت بازی کنم با کلی اصرار ازم میگیره روی عکس کلیک کنید تا بازی شروع شود از کلیدهای مکان نما می توانید استفاده نمائید ...
امیر محمود ماشین سوار
این عکس امیر محمود جون بابا ، قشنگ شده با اصرار خودش ماشینش رو هم با خودمون بردیم گردش !! یادش بخیر چه کیفی میکرد ...