امیرمحمود جون بابا

جوراب یک پا

1393/3/20 12:00
نویسنده : بابائی
138 بازدید
اشتراک گذاری

امروز قبل از ظهر می خواستیم بریم خونه عزیز جون همه لباساشونو پوشیدند من هم جورابموپام کردم که گلم با یه پا جوراب در دست اومدگفت بابائی جوراب می خوام من و مادرش هر قدر دنبال لنگه دیگه جوراب گشتیم پیدا نکردیم ولی از اون اصرار که من همین جوراب زردمو می خوام بالاخره هم موفق شد مادرش هم که ایراد می گرفت امیر محمود بابا می گفت مامانی اشکال نداره ، باشه !! بالاخره ما با یک پا جوراب به خونه عزیز رفتیم همه به پا کوچولوم نگاه می کردن می گفتن مُده من هم گفتم بله اونم چه مُدی .!!!

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)