امیرمحمود جون بابا

گریه نکن !

1393/7/24 10:10
نویسنده : بابائی
336 بازدید
اشتراک گذاری
امروز کمي خسته بودم دراز کشيده بودم دستام رو هم روي چشمام گذاشته بودم که امير محمود جون بابا اومد با دستاش دست منو از روي چشمام برداشت گفت بابائي گريه نکن من پيشتم .
می تونین تصور کنین من چه حسی داشتم؟
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)