پس چه جوري رفتن
چند وقت پيش رفته بوديم پارک زير پل تجن که محلي براي قايق پدالي داره امير محمود هم که دوست داره اصرار که بريم اونجا هوا کمي بارندگي بود کسي اونجا نبود تارفتيم نزديک امير محمود يه طناب رو زمين پيدا کرد که حسابي گلي شده بود گفت بابائي ماره (از اينجا) بريم رفتيم طرف ديگه که محل بازي بچه ها بود امير محمود هم کلي بازي کرد موقع برگشتن يه عده روي اسکله ايستاده بودند امير محمود به مادرش گفت انجا ماره (به معني اينکه نمي شه رفت اونجا) گفتم بابائي آره مار داره !! نگاهي به من کرد گفت اونا چه جوري رفتن !!؟من مونده بودم تو جوابش چي بگم ! هوا حسابی بارونی شده بود گفتم هوا خوبه؟
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی