امیرمحمود جون بابا

امتحانش کنم

1394/4/12 23:22
نویسنده : بابائی
151 بازدید
اشتراک گذاری

امروز وقتی عزیزجون داشت تو سینی برنج پاک میکرد امیر محمود هم کنارش نشسته بود و می گفت می خوای کمک کنم بعد از چند دقیقه صدای عزیز جون دراومده بود امیر محمود برنجها را با دستاش بهم می زد همه رو روی زمین ریخته بود به عزیز می گفت امتحانش کنم بعد دونه دونه برنج های خام رو می ذاشت دهنش و می خورد و می گفت چقدر خوشمزه است عزیز خندش گرفته بود 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)