امیرمحمود جون بابا

تیکه کلام جدید امیر محمود جون بابا

1394/4/29 9:45
نویسنده : بابائی
352 بازدید
اشتراک گذاری

امروز امیر محمود و پارسا جون داشتن با هم بازی می کردند که پارسا دوستش رو دید و با زم مثل همیشه می خواستن برن خونه دوست جونش تا بازی کنه پس امیر محمود امروز چی میشه ؟ با خودش فکر کرد و به امیر محمود گفت که برو دوتا شکلات بگیر و بیار امیر محمود هم بدو بدو امد پیش عزیز البته پارسا به عزیز گفته بود که می خواد بره خونه دوستش تا امیر اومد شکلات بگیره پارسا هم رفته بود عزیز هر کاری که کرد نتونست جلوی امیر محمود رو بگیره اما وقتی امیر محمود رفت پائین تو کوچه دید که هیشکی نیست زود گریه کنون برگشت حونه کلی طول کشید تا ارومش کردیم بعد که مادر پارسا از سرکار اومد امیر محمود زود رفت تا به عمه زینبش گزارش بده گفت پارسا منو تنها گذاشت حالا من تنها هستم ! مادر پارسا هم گفت می رم تا بیارمش امیر هم اروم تو گوشم گفت : کاش  من هم می رفتم .

این تکیه کلام تازه امیره هر کاری رو که دوست داره نمی تونه انجام بده میگه بابا کاش اون کارو می کردم ... وقتی که میگه اینقدر با احساس میگه که آدم خیلی دلش براش میسوزه

مثالهای دیگری هم داره که جالبه

مثلا وقتی با عمو حسینش می ره پارک میگه کاش بستنی هم می خریدیم

یا وقتی خونه عمه زهرا با نازنین مشغول بازیه میگه کاش بابا هم پیش ما بود 

کلا چند وقتیه که خیلی جالب و جذاب از این تیکه کلام جدیدش استفاده می کنه 

با خودتون فکر کردین که ای کاش های بچه ها چه ساده و دست یافتنیه ای کاش های ما چطور ؟

به نداشته هامون بیشتر از داشته هامون دقت می کنیم جالبه نه !

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)