امیرمحمود جون بابا

نکته اخلاقي جالب

1394/4/30 14:40
نویسنده : بابائی
309 بازدید
اشتراک گذاری

چند وقت پیش رفته بودييم براي روز معلم واسه استاداي دانشگاه خانمي هديه بخريم که تو يک مغازه صنايع دستي يه ماشين چوبي کار دست بود  20000 تومن و يه ماشين کلاسيک فلزی بود 49000تومن امير محمود مثل هميشه که ماشين مي بينه لج کرد که ماشين مي خوام ما که داشتيم هديه انتخاب مي کرديم امير محمود سرش فقط به طرف اون قسمت مربوط به ماشينها گرم بود و هر چند دقيقه يک بار به پام مي زد و باصداي اروم مي گفت بابا ماشين مي خوام من که کلافه شده بودم گفت بابائي نه شما خيلي ماشين داري تا از مغازه بيرون اومديم لباش اويزون شده بود و گفت بابا وقتي من مي گم برام ماشين بخر تو بگو چشم ، نکته اخلاقي جالبي رو به من گوشزد ميکرد

البته اخرش مجبورمون کرد یه روز دیگه رفتیم اون ماشین چوبیه را براش خریدیم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)