امیرمحمود جون بابا

بشکن زدن امیر محمود

1395/1/12 14:07
نویسنده : بابائی
340 بازدید
اشتراک گذاری

تلویزیون در حال پخش یه اهنگ کودکانه بود امیر محمود هم خوشش اومده بود من هم امیر محمود رو بغل کردم و شروع کردم به بشکن زدن ، امیر محمود هم منو نگاه می کرد و بعد شروع کرد به بشکن زدن که هیچ صدائی ازش در نمی اومد شروع کرد به گریه که بابائی دست من صدا نمی ده حسابی گریه کرد من هم مجبور شدم هر جوری که هست حواسش رو پرت کنم تا گریه نکنه و عجیب گریه می کرد بالاخره با هر ترفندی بود موفق شدم تا ارومش کنم بعد از چند روز که من تو اتاق خواب بودم اومد بالای سرم بیدارم کرد گفت ببین بابائی صدا می ده بله انگشتاش بود که صدای اروم بکن از در می اومد امیر خیلی خوشحال شده بود تا حالا اینقدر خوشحال ندیده بودمش اخه بالاخره موفق شده !!

افرین پسر گلم !

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)