تیکه کلام جدید امیر محمود جون بابا
امروز امیر محمود و پارسا جون داشتن با هم بازی می کردند که پارسا دوستش رو دید و با زم مثل همیشه می خواستن برن خونه دوست جونش تا بازی کنه پس امیر محمود امروز چی میشه ؟ با خودش فکر کرد و به امیر محمود گفت که برو دوتا شکلات بگیر و بیار امیر محمود هم بدو بدو امد پیش عزیز البته پارسا به عزیز گفته بود که می خواد بره خونه دوستش تا امیر اومد شکلات بگیره پارسا هم رفته بود عزیز هر کاری که کرد نتونست جلوی امیر محمود رو بگیره اما وقتی امیر محمود رفت پائین تو کوچه دید که هیشکی نیست زود گریه کنون برگشت حونه کلی طول کشید تا ارومش کردیم بعد که مادر پارسا از سرکار اومد امیر محمود زود رفت تا به عمه زینبش گزارش بده گفت پارسا منو تنها گذاشت حالا من تنها هس...