امیرمحمود جون بابا

امیرمحمود پسرآروم و مهربون بابا

ديروز رفته بوديم خونه عزيز جون با زنين هم اومده بود هنوز چند دقيقه نگذشته بود که صداي نازنين در اومده بود اومده بود تا در را ببنده پاش رفته بود زير در و پاش زخمي شده بود و حابی خون اومده بود زخمش رو بستيم بعد از چند دقيقه با امير شروع به بازي کردن بازم بعد از گذشت چند دقيقه اي وقتي داشتن دنبال هم مي کردن نازنين سرش محکم خورد به دسته صندلي زير ابروش شکافت و خونريزي داشت نازنين که شروع به گريه کرده بود امير محمود رفت يه قاشق برداشت و ابي رو که روي ميز بود را بهم مي زد و اب رو گرفت رفت پيش نازنين که هنوز داشت گريه مي کرد گفت برات دارو درست کردم بخور خوب بشو خلاصه يه ليوان اب را بزور به خورد ناز نين داد و گفت حالا خوب شدي همه دارو ها را خوردي ي...
4 خرداد 1395

خاک وطن

چند روز بیشتر از سالگرد درگذشت ناصر خان حجازی بیشتر نمی گذره که این نقل قول رو تو یه سایت دیدم و دلم نشست ( یادتون باشه این همون کویتیه که صدام بعد از جنگ ایران چه بلاهائی سرش که نیوورد ، خدا جای حق نشسته)  اونم تقریباًمصادف با آزاد سازی خرمشهر و حماسه رزمندگان اسلام که با دست خالی به مصاف دشمن تا دندون مسلح رفتن و عاشقانه به رهبر کبیر انقلاب ایران و جهان لبیک گفتن و مشتاقانه به دیدار معبود شتافتند ! ...
4 خرداد 1395

سیاسی -مساله نفوذ

شاید سکوت ما، تو را اینقدر گستاخ کرده است که همیشه ساختار شکنانه حرف می زنی و ساختارشکنانه رفتار می کنی یک روز آتش بیار فتنه 88 می شوی و با بی ادبی به ساحت ولی فقیه جسارت می کنی روزی دیگر به نشریه ای که بی ادبی هایت در مصاحبه را پوشانده است اعتراض می کنی و می گویی «  از قول من نوشته شده " مقام معظم رهبری" ، من اصلا توی عمرم اینو نگفتم، همیشه میگم آقای خامنه ای! اصلا این برای من خوب نیست که از زبون من بنویسند "مقام معظم رهبری" ، این حرف من نیست و اصلا به ادبیات من نمیخوره....من اصلا به آقای خمینی هم نمی گفتم امام، همیشه می گفتم و الان هم میگم آقای خمینی!  » دهان کثیفت را بب...
2 خرداد 1395

دیگه پدرت نمی شم

یه روز امیر محمود خیلی ورجه ورجه می کرد از مبل می پرید بازی مورد علاقشه جدیداً از روی دسه مبل می پره پائین کلی کیف هم می کنه اون روز می پرید رو کول من و بعد نوبت مبل بود و دیگه صدای مادرش در اومده بود و حسابی داد می زد من هم بهش گفتم بابائی شلوغ نکن اگه شلوغ بکنی دیگه پدرت نمی شم خیلی ناراحت شده بود سرش رو اورد جلو گفت پس بابای کی میشی گفتم بابای بچه مردم می شم گفت نه بابا مثلاً بابای کی می شی گفتم میرم بابای نازنین (دختر عمه امیر محمود) میشم که اخماش باز شد و خندید و گفت نازنین خودش بابا داره بازم تکرار کرد  نازنین خودش بابا داره دیگه حرفی واسه من نمونده بود و در ضمن امیر محمود بازم شروع کرد به شیطونی و خانمی هم حسابی داشت بهم می خندید...
2 خرداد 1395

اجرای زنده به طاها به یاسین توسط علی فانی

  مه بالا نشین پایین نظر کن به مسکینان کلامی مختصر کن بُـتا فایز غریب این دیار است محبت با غریبان بیشتر کن -- ( فائز دشتستانی ) اجرای زنده به طاها به یاسین توسط علی فانی   دانلود با لینک مستقیم   و حجم ۳۱ مگابایت اللهم عجل لولیک الفرج منبع ...
1 خرداد 1395

یه چیستان جالب از زبون امیر محمود؟َ

یه چیستان جالب از زبون امیر محمود؟َ من که نتونستم جواب بدم ببینم شما می تونین جواب بدین ؟ چند روز پیش من و امیر محمود داشتیم با هم صحبت می کردیم که امیر محمود ازم  سوال کرد : بابا می ونی چرا خدا به ما چونه داده ؟ گفتم یعنی چی بابا بازم تکرار کرد بابا می ونی چرا خدا به ما چونه داده ؟ گفتم بابائی نمی دونم گفت : برای اینکه بتونیم ادامس بخوریم من که کلی خندیدم و می دونم شما هم مثل من نتونستسن جواب این سوال بدین مگه نه !! چند وقتی حسابی ادامس خور شده البته من که سعی می کنم براش نخرم ولی هر وقت از خونه پدر برگش میاد تو جیباش پره ادامس موزی !!!!!!!!! اینم امیرمحمودوقتی ادامس میخواد (البته این گیف هم عجب چونه ای وا...
23 ارديبهشت 1395

ممنون کیسه پلاستیک نمیخوام

هشدار جدی : خودم اصلا فکر نمی کردم اینقدر جدی باشه چند وقت پیش رفتیم پیش دوستم که اموزشگاه کشاورزی داره یه گوزن از محیط زیست گرفته بود برای کارای اموزشی و ... از خوش شانسیش ماده بود و باردار وقتی منو و امیر محمود رفیم بچه اش بدنیا اومده بود و چند ماهی هم از بدنیا اومدنش هم می گذشت امیر بهشون علف می داد بلوط پرت می کرد و خلاصه خیلی کیف کرده بود ولذت برد تا که تو همین چند روزه شنیدم که اهو بچه حالا که قدش هم قد مادرش شده بود مرده بود  دوستم می گفت که دامپزشک علت مرگ را بیماری اعلام کرده بود ولی وقتی دوستم و کارشناش مربوط به دوره اموزشی شون کالبد شکافی کرده بودند دیدند که بله گوزنه پلاستیکهائی که باد اورده بود رو خورده و این بلا س...
7 ارديبهشت 1395