امیرمحمود جون بابا

مسابقه

1393/3/31 13:44
نویسنده : بابائی
246 بازدید
اشتراک گذاری

چندروزپیش داشتیم می رفتیم خونه عزیزجون گلم دستمو گرفته بود با هام راه می اومد تا اینکه تو کوچه دستمو ول کرد وگفت بابائی مسابقه ، من هم که کلی بهم بر خورد دوئیدم حا لا جالبه بلند بلند داد می زد بابائی من برنده شدم ببین بچه های امروزو از همین حالا مسابقه با پدرش رو شروع کرده خودشو هم برنده می دونه امان از وقتی که بزرگ بشه .

 

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)