لالائی
ساعت حدود 11شب بود هوا حسابی تاریک شده بود گلم با شیرین زبونی خاص خودش با اشاره به هوا بصورت جمله سوالی گفت : "الان شبه ؟" من هم گفتم بله بابا شبه با ناراحتی دوبار تکرار کرد : "شب نیست " بعد مثل اینکه دید واقعاً شبه اومد تو بغل من گفت : "الان شبه بخوابم " اروم توبغل من خوابید
عاشق لالائی خوندن منه !
لالا لالا گلم لالا عزیز خوشکلم لالا لالا لالا گل پسته امیر محمود شده خسته
دانلود لالائی مازندرانی
دانلود لالالا گل نازم
دانلود لالائی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی