امیرمحمود جون بابا

سوپ گوش

1393/12/13 15:34
نویسنده : بابائی
139 بازدید
اشتراک گذاری

امیر محمود خیلی سحر خیزه صبحها معمولاً از همه زود تر بیدار می شه امروز صبح هم از همه زود تر بیدار شد اومد پیش من که خواب بودم از بس شیطونی کرد بیدار شدم بادستاش گوشم رو گرفته بود که بابائی گوشتو ببرم با دست دیگرش داشت گوشمو می برید بعد گفت سفته کنده نمی شه با دو دستتش حسابی گوشمو می پیچوند داشت راستی راستی کوشمو می کند گفت گوشتو می کنم برات سوپ درست کنم حسابی زور می زد بعد مثل اینکه کنده شده بود چون سوپ درست کرده بود و داشت تعارفم می کرد گفت بابائی بفرمائید سوپ با دستش بزور سوپ رو بهم می خوروند بعد گفت بابائی گرمه فوت کنم بعد بازم تعارفم کرد حسابی که سوپ دست پختش رو به خوردم داد گفت بابائی سیر شدی من هم مونده بودم چطوری از سوپ گوش امیر محمود تعریف کنم 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)